به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری مرصاد، آغاز تبلیغات پیش از موعد هاشمی آن هم  با خبر دروغ نشان از ترس کمیته جنگ روانی ستاد وی  دارد، هاشمی و یارانش به خوبی می دانند که فاقد پایگاه اجتماعی لازم برای کسب رأی مردمی در انتخابات پیش رو هستند و تجربه حضور هاشمی در چند انتخابات پیشین نشان داده که وی از اقبال عمومی خوبی برخوردار نیست.

شکست هاشمی در انتخابات مجلس ششم و تکرار آن در انتخابات سال 84 کابوسی است که تجربه آن در سال 92 به یک پایان بی بازگشت سیاسی برای هاشمی و یارانش منتهی می شود، بنا به گفته رفسنجانی او ازبخشدار و فرماندارش، یعنی احمدی نژاد شکست سنگینی در سال 84 خورد و این بار برای اینکه نتیجه مجلس ششم و ریاست جمهوری دوره نهم تکرار نشود یک کمیته به اصطلاح جنگ روانی تشکیل داده است که تیمهای  رسانه ای و تبلیغی، افکار سنجی و ارتباطات مردمی در زیر مجموعه آن قرار دارند.

تاکتیک های روزهای قبل و آینده

تلفیق بیانیه شماره یک و شماره دو هاشمی نشان از آن دارد او می خواهد به گفتمان انقلاب اسلامی بازگشت تاکتیکی داشته باشد و حتی به ظاهر نشان دهد به دولت تکنوکرات معتقد نیست، استفاده از ادبیات انقلابی در بیانیه شماره 2 آن هم بعد از یک دوره ژست های اصلاح طلبانه تند گواه این ادعا است.

کمیته جنگ روانی ستاد هاشمی معتقد است او رد صلاحیت نخواهد شد، به این دلیل و  طبق اخبار موثق و مطمئن تیم رسانه ای هاشمی مراسم ویژه ای در سوم خرداد ترتیب داده و برای شرکت هاشمی در مراسم یادواره شهداء با نمادهای انقلابی و توزیع بسته های فرهنگی ویژه آزاد سازی خرمشهر برنامه ریزی کرده است.

همچنین برنامه ویژه میلاد امیر المومنین علی علیه السلام و روز پدر از دیگر اقدامات تیم تبلیغی هاشمی برای فائق آمدن بر جو سنگین سن و سال 80 ساله اوست.

تیم دیگری که در زیر مجموعه کمیته موسوم به جنگ روانی ستاد هاشمی اداره می شود موظف به تبلیغات منفی شده است تا این اقدامات به بسیج و نیروهای ارزشی نسبت داده شود.

که البته این اقدامات از امروز از  چشمان نیروهای ارزشی دور نخواهد ماند و باید با دقت زیادی بررسی شود.

یکی از موضوعات مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد بودجه هنگفتی است که با پوشش ستادهای مردمی برای خرید شیرینی و قربانی کردن در اختیار استان ها قرار گرفته است و طبق دستور العمل صادر شده باید در استان و شهرهای تابع به این شکل مطرح شود که “هاشمی ناجی است و میتواند معجزه کند” و  در همین راستا می بینیم که رسانه های ضد انقلاب داخل و خارج از کشور به کمک آمده اند.

کمیته جنگ روانی نهضت آزادی در خدمت هاشمی

استفاده از تمثال امام خمینی و رهبری و عکس شهداء در تبلیغات 92 و مقایسه با کارنوالهای تبلیغاتی 84 برای درک چرخش تاکتیکی هاشمی و البته استراتژی موج سواری منطبق با شرایط جامعه

هاشمی در انتخابات 88 نیز اگرچه حضور مستقیم نداشت اما نامزدهای متبوع وی نتوانستند در برابر نامزد اصولگرایان پیروز میدان شوند. او بهتر از هر کس دیگری می داند که احتمال شکست در انتخابات پیش رو، به مراتب بیشتر از پیروزی است.

بنابراین به هر طریق ممکن که شده باید بر میزان آراء و مقبولیت عمومی خود بیافزاید. سوءاستفاده از آیات عظام و حتی رهبر انقلاب نیز یکی از راهکارهای مناسب برای کسب مقبولیت مردمی و افزایش پایگاه اجتماعی تصور شده است.

نمونه ای از کارنوال های تبلیغاتی متشکل دختران و پسران اسکیت سوار و مقایسه آن با ادبیات امروز تبلیغات هاشمی

اگرچه مردم ایران چنان آبدیده  و بصیر هستند که فریب چنین تاکتیک های غیر اخلاقی را نخواهند خورد اما در این باره گفتنی های دیگری نیز هست که به مرور بیان خواهد شد.

اعضای کمیته جنگ روانی ستاد هاشمی که در هفته های اخیر به شدت فعال شده اند، این روزها بر دامنه فعالیت های خود افزوده و در حال برنامه ریزی جدید برای تبلیغات انتخاباتی هستند. برهمین اساس، یکی از مهم ترین این تحرکات متعلق به علی مطهری است.

مطهری اواخر هفته پیش به منظور رایزنی با علما و مراجع برای گرفتن حمایت در راستای حضور هاشمی در انتخابات به قم سفر کرد.

وی به دنبال آن بود که از مراجع عظام برای حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات تأیید بگیرد که هوشیاری مراجع عظام پروژه حمایت از هاشمی را با  شکست مواجه کرد اما به دستور سر تیم کمیته جنگ روانی ستاد هاشمی، تیم تبلیغی – رسانه ای این ستاد بی اخلاقی به خرج داده و در اظهارنظرهایی غیرواقعی چنین بیان کردند که بعضی از مراجع عظام خواهان حضور هاشمی در انتخابات هستند. روزنامه شرق و خبرگزاری ایلنا پیش قدم در این مرحله بودند.

انتشار یک خبر دروغ مبنی بر حمایت مراجع از هاشمی به سرعت با واکنش این آیات عظام مواجه شد و هرکدام از این حضرات (آیت الله وحید خراسانی و آیت الله سیستانی) در بیانیه هایی جداگانه نسبت به این خبر کذب اعتراض کردند.

از سویی دیگر، محمد هاشمی برادر هاشمی رفسنجانی نیز در گفتگویی با خبرگزاری ها ادعای حمایت آیت الله سیستانی از هاشمی رفسنجانی را فاقد صحت و سقم لازم عنوان کرد.

کمیته جنگ روانی و تیم رسانه ای- تبلیغی هاشمی اگرچه تا اینجا شکست خورد اما دست به اقدام جدید زد:

در راستای پروژه یکی دو هفته پیش آقای هاشمی رفسنجانی مبنی بر رایزنی با رهبرانقلاب برای ورود به صحنه انتخابات، چنین بیان کردند که رهبرانقلاب تمایل تلویحی نسبت به حضور هاشمی در انتخابات دارند. به این منظور حلقه اطراف هاشمی این خبر را منتشر کردند که “در آخرین لحظات آخرین روز ثبت نام انتخابات، آقای هاشمی تماسی با یکی از افراد موثر در بیت رهبری داشته و بلافاصله بعد از آن عزم را جزم کرده و تصمیم بر شرکت در انتخابات گرفته اند”

وقتی این خبر دروغ از طرف هاشمی تکذیب نشد صداو سیما اعلام کرد این خبر خلاف واقع است که بازتاب گسترده ای بین دانشجویان داشت و در آخرین روزهای دانشگاه پیامکی رد و بدل شد که محتوای آن دروغ ممنوع بود.

حسین درخشان وبلاگ نویس مشهور در نامه ای سرگشاده به هاشمی نوشت:

” مثل فوتبالیست‌ها، حتی اگر بهترین دریبل‌ها و زیباترین شوت‌های دنیا را بزنید، شرط اول برای اینکه کاپیتان تیم باشید این است که بتوانید نود دقیقه بدوید. اگر نمی‌توانید بدوید، نبوغ شما به هیچ کاری نمی‌آید. یا باید روی نیمکت بنشینید، و یا اینکه وسط بازی با فریادهای تماشاچی‌هایی که تا چند دقیه‌ پیش برایتان سوت می‌زدند و زنده‌باد می‌گفتند و حالا از روی جوانی با بی‌رحمی و شما را هومی‌کنند، زمین چمن را ترک کنید. دنیا اصولا بی‌رحم است وجامعه‌ای این‌همه جوان آن را بی‌رحم‌تر هم می‌کند.

آقای هاشمی عزیز

تقریبا شک ندارم که این نامه را روی دو برگ کاغذ آچهار که برایتان پرینت کرده‌اند، می‌خوانید. اما اگر می‌خواهید مطمئن شوید که دیگر دوران کار اجرایی شما و همکارانتان تمام شده است، همین حالا بدون اینکه از کسی کمک بگیرید- بروید سراغ لپ‌تاپ‌تان، پسوردتان را از حفظ و بدون استفاده از کاغذ یادداشت وارد کنید

براوزر دلخواهتان را ران کنید، این نامه را در سرچ‌انجین دلخواهتان سرچ کنید و بعد پایین آن با حروف فارسی تایپ کنید: من علی اکبر هاشمی رفسنجانی هشتاد سال دارم و هنوز می‌توانم ایران را چهار سال اداره کنم. مثل فرزندان و نوه‌هایتان شک دارم که از پس این کار برآیید.”

نمونه تبلیغات ستاد هاشمی در سال 84

من رای میدهم تا ثابت کنم که ولایتمدارم

من رای میدهم تا خون این همه شهید پایمال نشود

من رای میدهم تا کور شود هر آنکه نتواند دید

من رای میدهم، من رای میدهم، من رای میدهم

گروه مانیتورینگ ـ روزنامه خورشید در خبری که امروز در صفحه دو خود منتشر کرد اعلام کرده است که قوه قضائیه عامل اصلی تعطیل شدن برخی سایتهای حامی دولت مانند معیارنیوز، روشنایی، بهارنا و بهارآنلاین است و قوه قضائیه به خاطر اینکه این سایتها از هواداران اسفندیار رحیم مشایی هستند آنها را فیلتر کرده است.

به گزارش بولتن نیوز، این روزنامه در ادامه خبر خود می نویسد مدیران سایت‌های فیلترشده حامی دولت با انتشار نامه سرگشاده خطاب به رئیس‌جمهور از وی خواستند با اقدامات یک‌جانبه دادستانی برخورد کند.
در ادامه این نامه آمده است که با وجود تصویب قانون جرایم رایانه‌ای و تشکیل کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه با عضویت وزیر یا نماینده وزارتخانه‌های آموزش‌وپرورش، ارتباطات، اطلاعات، دادگستری، علوم،‌ فرهنگ، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان‎ صداوسیما و فرمانده نیروی انتظامی، یک نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات و یک نفر نماینده مجلس، فیلترینگ سایت‌ها تنها درصورتی به تصویب کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه می‌رسد که جرم خاص و حادی رخ داده باشد.
در واقع چنانکه خود روزنامه خورشید و مدیران سایتهای طرفدار مشایی هم به آن اذعان دارند دادستانی تنها در صورتی می تواند یک سایت را فیلتر کند که کمیته تعیین مصادیق مجرمانه که اکثریت قریب به اتفاق اعضای آن را وزرای دولت تشکیل می دهند، آن را تایید کرده و به دادستانی ابلاغ کنند. دادستانی هم در این صورت یک سایت را فیلتر می کند و یا اینکه بعد از دستور مجدد کمیته تعیین مصادیق آن را رفع فیلتر می نماید.
در واقع همانطور که تحلیل گران خورشید و سایتهای فیلتر شده حامی دولت! هم در نوشته خود اذعان کرده اند؛ این کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه است که، در صورتی که محتوای مجرمانه ای منتشر شود، پرونده سایت متخلف را به دستگاه قضایی ارجاع می کند. فیلترینگ سایت‌ها هم تنها درصورتی به تصویب کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه می رسد که جرمی خاص و حادی رخ داده باشد. که البته پس از رفع اثر محتوای مجرمانه در کمیته بررسی و دستور رفع فیلتر صادر می‌شود.
حال در اینجا باید بپرسیم که جایگاه قوه قضائیه و دادستان در موضوع فیلترینگ سایتهای حامی مشایی کجاست.
در واقع به نظر می رسد که نویسندگان نامه و روزنامه خورشید به عنوان منتشر کننده نامه، به جای متهم کردن قوه قضائیه و دادستانی و گلایه علیه ایشان در نزد رئیس جمهور، از رئیس جمهور درخواست می کردند تا نامه گلایه ایشان را به کمیته تعیین مصادیق ارجاع دهند تا شاید وزرای کابینه که در کمیته حاضرند موافقت کرده و از دادستانی درخواست کنند تا سایتهای مورد اشاره رفع فیلتر شوند!.
نویسندگان نامه در ادامه با اشاره به وظیفه رئیس‌جمهور در دفاع از قانون اساسی و حق آزادی بیان آمده است: از جنابعالی درخواست می‌کنیم ضمن صدور دستور به وزیر محترم ارتباطات جهت رفع فیلتر سایت‌هایی که بدین نحو مسدود شده‌اند، تأکید فرمایند شرکت ارتباطات زیرساخت به‌عنوان مجری فیلترینگ سایت‌ها، تنها با دستور مکتوب کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه نسبت به مسدودکردن سایت‌ها اقدام کند. همچنین انتظار داریم به نمایندگان دولتی کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه دستور اکید بفرمایید که تا حد امکان از حقوق اساسی رسانه‌ها و آزادی بیان در جلسات کمیته دفاع کرده و از رأی مثبت‌دادن به مسدود کردن سایت‌ها پرهیز کنند.
حال سوال اینجا است که چرا در حالی که در پاراگراف فوق هم مدیران سایتهای فیلتر شده به تاکید درخواست میکنند که آقای رئیس جمهور به وزرای عضو در کمیته تعیین مصادیق مجرمانه دستور بدهد تا دستور رفع فیلتر بدهند و از وزیر ارتباطات به عنوان مجری فیلترینگ بخواهند سایتهایی را که فیلتر کرده اند را رفع فیلتر کنند، روزنامه خورشید و معترضین سعی کرده اند تا در مطلب خود دادستانی را که برابر درخواست کمیته تعیین مصادیق حکم صادر می کند را مجرم دانسته و قوه قضائیه را مقصر جلوه دهند.
با توجه به آنچه گفته شد اینطور برداشت می شود که چند سایت حامی مشایی که به دستور کمیته تعیین مصادیق مجرمانه که بیشتر اعضای آن وزیر هستند و در کابینه دولت حضور دارند با انتشار مطلبی سعی دارند تا بدون مقصر دانستن کسانی که دستور فیلتر را صادر کرده اند، به دو هدف خاص برسند: اول_ به رئیس جمهور به طور غیر مستقیم اطلاع بدهند که اعضای کمیته تعیین مصادیق، سایتهای حامی مشایی را فیلتر کرده است و از وزیر ارتباطات بخواهند تا رفع فیلتر صورت گیرد. دوم_ با مقصر اعلام کردن مجری قانون که همانا دادستانی و قوه قضائیه است، نقش کمیته تعیین مصادیق را به عنوان درخواست کننده اصلی برای فیلتر کردن کم رنگ کنند. سوم_ با حمله به قوه قضائیه و در زمان نزدیک شدن به انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری اینطور وانمود کننده که قوه قضائیه به دنبال استفاده از ابزار قهریه برای به زیر کشیدن آرای کاندیدای مورد حمایت رئیس جمهوری است.
به هر حال به نظر می رسد مقامات مسئول باید به این چنین حرکتهایی که پیش از این و در فتنه 88 از سوی جریانهای خبری حامی اصلاحات و برای بر هم زدن افکار عمومی مورد استفاده قرار می گرفت و گویا این روزها قرار است با استفاده از روزنامه هایی مانند خورشید برای استفاده حامیان جریان انحرافی مورد استفاده قرار گیرد، واکنش نشان داده و از تشویش اذهان عمومی جلوگیری به عمل آورند