عمار جوان بوده که ایمان آورده. سختی های دوران ایمان مکه که هرکس قادر نبود. آن شکنجه ها و ازدست دادن پدر و مادر . دردوران هجرت همیشه درصفوف مقدم بوده. مدینه و جنگ ها. آنجایی که بحث دشمن مطرح است همیشه حضور داشته. دوران بعد ازپیغمبر. امتحانها که این امتحان ها خیلی ها را دچار تزلزل می کند. او دچار تزلزل نمی شود. جزو چند نفر معدودی و چند رکنی است که درکنار امیرالمؤمنین با استقامت تمام باقی می ماند. جزییات زندگی عمار دراین سال ها را ما شاید ندانیم. لکن همیشه علامت ها و آثار خوب ازعمار باقی است. تادوران حکومت امیرالمؤمنین می شود. دراین دوره عمار پیرمردی است سرد و گرم چشیده. می تواند علاوه بر حضور جسمی خود، حضور تبینی خود را دراین جبهه بندی عظیم تقویت کند. آنچه نظر مرا ازسال ها پیش جلب کرد، قضایای او درجنگها که نقش تبیین کننده، بیانات و اظهارات و عجیب است. انسان می بیند درست جایی که نیاز هست پرچمی را بلند کند، حاضر است. بعد هم آخرش پاداش خودش را باشهادت دررکاب امیرالمؤمنین در جنگ صفین می گیرد.
|