رسانه های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان در هفته ای که گذشت خطوط متنوعی را البته با اهدافی محوری پیگیری و دنبال کردند؛ این اهداف را می‌توان در این موارد تقسیم کرد: وارد شدن در فاز جدید تقلب با استفاده از خبر دروغ، پیگیری اختلاف در بین برخی مسئولین، آوردن خاتمی و هاشمی و مطرح کردن جدی مشایی از این موارد است. البته باید تحرکات جدید ربع پهلوی را نیز به این فهرست اضافه کرد؛ در گزارش ذیل تلاش شده است تا با بررسی دقیق‌تر اصلی ترین این رسانه‌ها، شاهد مثال های متنوع از خطوط فوق ارائه شود.

1. سناریوی تقلب

سناریوی تقلب هفته گذشته در این رسانه‌ها وارد فاز جدیدی شد؛ هر چند تا کنون به انحاء مختلف این رسانه ها سعی در مطرح کردن تقلب در انتخابات پیش رو داشتنند، اما در عین حال در این روزها تلاش کردند تا بار دیگر با یادآوری انتخابات 88 بر تقلبی بودن نتایج اعلام شده تاکید کنند؛ اما بهترین خوراک برای آنها توسط یک سایت داخلی فراهم شد؛ این سایت که از منتقدین جدی احمدی نژاد است، با قرار دادن خبری در خروجی خود و برداشتن آن پس از چند ساعت این فضا را برای رسانه های بیگانه فراهم کردند.

 

تقریبا تمام سایت های ضد انقلاب این خبر را پوشش دادند

در این خبر دروغ، که توسط سایت بازتاب امروز منتشر شد، نویسنده ادعا کرده بود که نواری در اختیار احمدی نژاد هست که وجود تقلب در انتخابات پیشین را تایید می‌کند؛ هر چند این خبر توسط روابط عمومی ریاست جمهوری قویاً تکذیب شد، اما همین امر فرصتی را برای این رسانه‌ها فراهم کرد تا مدتی از این خوراک خبری بهره ببرند:

تیتر خبر طوری تنظیم شده که گویی دفتر احمدی نژاد تنها "‌آگاهی احمدی نژاد از تقلب "‌را تکذیب کرده و در عین حال وجود تقلب رد نشده است؛ حال آنکه بیانیه دفتر رئیس جمهور چیز دیگری بود. بی بی سی با این تیتر خواسته وجود تقلب را فرض حتمی بپندارد و همان را به مخاطب القا کند.

البته اغلب این رسانه ها تلاش کرده اند تا به صورت نرم نیز بحث تقلب و القای این مطلب به ذهن خواننده را پیگیری کنند. برای نمونه به 2 مورد از این اقدامات توجه کنید:

 

قرار دادن تصویر آیت‌الله جنتی ذیل تیتر تقلب انتخاباتی، هدف خاصی را دنبال می‌کند

 

لوگوی سایت خودنویس در صفحه مخصوص انتخابات؛ دو نفر در حال رای دادن، و اینکه سرانجام پرسیده خواهد شد: «رای من کجاست؟» تکرار سناریوی تقلب و القای همین مطلب به مخاطب

2. بازتاب اختلافات با آب و تاب

رسانه های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان در هفته گذشته نیز به سان هفته‌های قبل حجم انبوهی از اخبار خود از داخل ایران را معطوف به اختلافات و کنش و واکنش های مسئولین به یکدیگر کرد. البته این رسانه ها به سان قبل بزرگنمایی این اختلافات و حاد نشان دادن آن را در دستور کار خود نیز قرار دادند:

 

رادیو فرانسه تعدد تهدیدات و هشدارهای احمدی نژاد را به خواننده متذکر می‌شود تا اوضاع بحرانی به نظر برسد

در این مدل از اخبار معمولا احمدی نژاد و تیم وابسته به وی در یک سو و دیگر اصولگرایان در طرف دیگر تعریف می‌شوند. همچنین تلاش این رسانه ها این است که اختلافات احمدی نژاد را با رهبری نشان دهند؛ از این رو هر کدام اشخاصی را که به سخنان رئیس جمهور واکنش نشان می‌دهند سعی می‌کنند به رهبری منتسب کنند و از این آب گل آلود ماهی خود را صید کنند:

 

رادیو فرانسه، برای حجت الاسلام سعیدی، عنوان " نماینده آیت الله خامنه ای " را استفاده کرده تا به بیننده القا کند که درگیری و اختلاف بین احمدی نژاد و رهبر انقلاب است و هرکسی که به احمدی نژاد واکنش نشان می‌دهد از طرف رهبری است

این رسانه‌ها از سوی دیگر دو اقدام دیگر را نیز در دستور کار قرار دادند؛ تعبیر سخنان رهبر انقلاب به هشدار علیه دولت:

 

در این خبر تلاش شده تا سخن رهبر انقلاب مبنی بر اینکه انتخابات در زمان مقرر برگزار خواهد شد به گونه ای نقل شود که گویی رهبر انقلاب به دولت هشدار داده و او را در صحبت‌هایشان مخاطب قرار داده اند؛ حال آنکه چنین چیزی وجود نداشت

تحریک احمدی نژاد به اقدامات خرابکارانه هم دیگر هدف و خط این رسانه ها بود؛ بی.بی.سی در برنامه تلویزیونی خود با پخش یک کلیپ در نهایت این سوال را مطرح کرد که آیا احمدی نژاد اقدامی جدی انجام خواهد داد یا بعدا تنها به این جواب بسنده خواهد کرد که " میخواستم... میخواستم..."؟

 

جالب اینجاست که این گزارش تلویزیونی عنوان « مصلحت امروز ایران از نگاه رئیس مجمع تشخیص مصلحت » را دارد ولی هیچ ربطی به هاشمی رفسنجانی ندارد؛

3. تحرکات اصلاح طلبان و بازهم خاتمی؛ هاشمی

اصلاح طلبان در هفته ای که گذشت تحرکات متفاوتی داشتند و رسانه های ضد انقلاب نیز این اخبار را تحت پوشش خود قرار دادند؛

مطرح کردن دوباره خاتمی و هاشمی از مهم‌ترین اهداف این رسانه هاست؛ این هفته هم تلاش شد تا به هر نحوی اخبار مربوط به این دو نفر پوشش داده شوند، و البته هاشمی پررنگ تر از گذشته شد.

مظلوم نمایی برای خاتمی یکی از این موارد است؛ این سایت‌ها تلاش کردند تا با استناد به مقاله حسین شریعتمداری در کیهان، این خبر را به گونه ای پوشش دهند که به سود خاتمی و در جهت مظلومیت وی باشد:

 

دویچه وله با قرار دادن تصویری خاص از حسین شریعتمداری، جملاتی خاص را از یادداشت حسین شریعتمداری نقل کند تا به هدف خود برسد؛ دویچه وله شریعتمداری را هم منتسب به رهبر انقلاب می‌کند

البته خاتمی هم به مثل هفته‌های گذشته به گونه ای سخن می‌راند که اوضاع را کاملا سیاه نشان دهد تا نظام مجبور شود به او چراغ سبزی برای حضور در انتخابات و در نتیجه " بهبود اوضاع " نشان دهد:

 

باید از خاتمی پرسید آیا واقعا اوضاع ایران رو به ناکجا آباد است؟ آیا تنها بخاطر نبودن شما و دوستانتان در مصدر امور دلیل می‌شود که اینگونه سیاهنمایی کنید؟

البته هاشمی هم در سوی دیگر این بازی قرار دارد؛ تحرکات و سخنان هاشمی نیز باعث شده به شدت مورد توجه این رسانه‌ها قرار گیرد؛ در هفته جاری توجه این رسانه‌ها به هاشمی بسیار بیشتر از قبل شده است:

 

هاشمی با گفتن ‌« نمی گویم نمی آیم » در تلاش است تا اوضاع را بسنجد؛ جمله اینکه « ما با اسرائیل سر جنگ نداریم » از سوی هاشمی برای دویچه وله بسیار خوشایند رسیده است.

هاشمی همچنین با صحبت‌های جهت دار روزهای اخیر خود خوراک رسانه ای خوبی برای خارج نشینان فراهم کرده است؛ برخی صحبت های وی در تخریب دولت و اشارات تلویحی به تقلب در انتخابات گذشته، بسیار برای رسانه‌های ضد انقلاب ذوق آفرین بوده است:

 

سایت کلمه از سخن هاشمی که « دیکتاتوری موفق نمی‌شود» به این نتیجه رسیده که هاشمی به تقلب در انتخابات 88 تاکید کرده است. هاشمی این چند روزه بسیار پرتحرک شده است

البته یک خبر دیگر مربوط به هاشمی هم خود نمایی می‌کرد: دعوت مهدی خزعلی از هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری؛ مهدی خزعلی در نامه ای به هاشمی رفسنجانی، وی را مطلوب ترین گزینه برای ریاست جمهوری دانسته و از وی خواهش کرده است تا در انتخابات نامزد شود؛ هر چند هاشمی 80 ساله پاسخی نداده است:

 

دعوت مهدی خزعلی از هاشمی رفسنجانی: امروز تنها گزینه نجات ملی، تشکیل یک دولت وحدت ملی به ریاست حضرتعالی است 

    4. ذوق زدگی از اختلاف مشایی با روحانیت

یکی دیگر از اقدامات رسانه‌های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان در هفته گذشته، مطرح کردن و بزرگنمایی مشایی و سخنان وی بوده است. این رسانه‌ها که مشایی را کاملا کنار احمدی نژاد معرفی می‌کنند با بزرگنمایی سخنان منحرفانه وی، به گونه‌ای خاص با وی برخورد کنند:

مرور برخی اخبار مربوط به انعکاس سخنان مشایی نشان می دهد که این رسانه های ضد انقلاب و بیگانه از پیدا شدن فردی که اینگونه با روحانیت مشکل دارد و درک منحرفانه‌ای از حکومت اسلامی دارد، خشنودند؛ دشمنی با روحانیت و عدم درک درست آن ها را وادار به انعکاس سخنان مشایی کرده است:

 

اغلب این رسانه‌ها به دشمنی مشایی با روحانیت پرداخته اند

عدم تعامل و برخورد صحیح مشایی با روحانیت و ولایت فقیه، ذوق زدگی اغلب رسانه های ضد انقلاب را در پی داشته است:

 

رادیو فرانسه برداشت خود از سخنان مشایی را اینچنین انعکاس داده است

و البته این سناریو به یکباره مورد توجه اغلب این رسانه ها قرار گرفته است؛ رادیو زمانه هم مشایی از تیتر اصلی خود قرار داده است

5. مطرح کردن شورای ملی ایران با محوریت رضا پهلوی

مضحک ترین اتفاقی که در هفته گذشته رخ داد و مورد توجه وسیع این رسانه‌های ضد انقلاب نیز قرار گرفت مطرح کردن شورای ملی ایران با محوریت رضا ربع پهلوی بود؛ هدف این شورا که ارائه جایگزینی برای نظام جمهوری اسلامی بود، یکی از مضحک ترین اخبار در هفته گذشته بود.

در این اخبار سعی شده است با پوشش جلسات مربوط به شورای ملی ایران، عنوان شود که هدف این شورا ارائه آلترناتیو و جایگزینی برای نظام جمهوری اسلامی است؛ اغلب رسانه‌هایی که در توهم کامل به سر می‌برند، اخبار این شورا را پوشش داده و در انتظار کاربردی شدن تصمیمات این شورا نشسته اند!!

تصاویر زیر گوشه ای از توهمات مربوط به شورای ملی ایران و رضا پهلوی و پوشش آن توسط سایت‌های وابسته و ضد انقلاب را به خوبی نشان می‌دهد:

در رویکردی مشابه صدای آمریکا نیز همین مسیر را طی کرد

البته این خط تنها توسط رسانه‌های بیگانه دنبال نشد؛ بلکه سایت ضد انقلاب خودنویس نیز این خبر را تیتر یک خود قرار داد

جمع بندی:

رسانه‌های بیگانه فارسی زبان و ضد انقلاب، در هفته گذشته تقریبا همان خطوط هفته های قبل را طی کردند؛ اختلافات داخل کشور را بزرگنمایی و حاد نشان داده و حتی تلاش داشتند دو طرف اختلاف را تحریک کنند تا دست به اقدام نامعقول بزنند؛ سناریوی تقلب را به شکل جدیدی دنبال کردند؛ همچنین اخبار مربوط به هاشمی و خاتمی مانند گذشته پیگیری شد؛ از طرفی مواضع ضد روحانیت مشایی نیز به شدت ستوده و برای هورای بلندی کشیده شد.

به نظر می‌رسد نوع پوشش دهی اخبار به گونه‌ای است که اختلافات داخل ایران را بسیار حاد می‌دانند و منتظر اتفاقی هستند؛ همچنین این اتفاق خاص ممکن است با آمدن هاشمی و خاتمی در انتخابات نیز رخ دهد؛ در عین حال پوشش دادن اخبار مربوط به شورای ملی ایران با محوریت رضا ربع پهلوی نشان می‌دهد که این‌ها حیات جمهوری اسلامی را رو به پایان می‌بینند و برای این توهم باطل خود سعی در ارائه آلترناتیو دارند؛ حال آنکه « عنقا شکار کس نشود؛ دام باز گیر ...»