صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال اصلاحطلب در گفتگو با روزنامه"هفت صبح" اظهار داشت: روحانی 80 تا 90 درصد متعلق به جریان اصولگرایی است و باید با چماق بالای سر روحانی بایستیم و در روزنامهها و مصاحبهها و از افراد نزدیک به وی مطالبات خود را بخواهیم.
به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: نقطه انحرافی در اعمال و رفتار رحیم مشایی نمیبینم و به شهامت و جسارت احمدینژاد در مقایسه با هاشمی، خاتمی و موسوی در قضیه هدفمندی یارانهها نمره 20 میدهم. این نحوه گفتار زیباکلام در کنار اظهارات چند روز گذشته برخی فعالان حزب اعتماد ملی و جبهه مشارکت نشان می دهد که نگرانی برخی مسوولان و دلسوزان نظام نسبت به فشار افراطیون بر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب، کاملا درست و هشداردهنده است.
اگر قرار باشد که عده ای مطالبات خود را مطرح کنند و با فشار شدید خواستار توجه دولت به آنها و تحقق خواسته های خود باشند، در نتیجه دولت باید بخشی از وقت خود را صرف پرداختن به امور حاشیه ای کند و دائم به مطالبات و حاشیه های دنیای سیاست مشغول باشد و این موضوع باعث انحراف دولت از خواسته های اصلی مردم می شود.
براین اساس، به نظر می رسد که نیروهای افراطی به جای این که فضای آرام و بدون تنشی را ایجاد کنند و اجازه دهند که دولت به کارها رسیدگی کند و اولویت های فشار بین المللی، کاهش مشکلات اقتصادی و معیشتی وتورم و... را دنبال کند، به دنبال فضایی هستند که هزینه های فرصت رابرای دولت افزایش می دهد و عملا محدودیت سیاسی، زمان، امکانات و... را ایجاد خواهد کرد.
نوع کلام و طرح مطالبات گروه های افراطی اصلاح طلب و.... به گونه ای طلبکارانه است وطوری سخن می گویند که گویا حسن روحانی رئیس جمهور شده که تنها مطالبات آنها را تحقق بخشد.
این در حالیست که آقای روحانی با طرح شعار میانه روی و تدبیر وامید به صحنه آمده و مردم در فضایی آرام و بدون تنش قاطعانه رای دادند و در مرحله اول انتخابات حرف نهایی را زدند و انتخاب رئیس جمهور را قطعی کردند تا رئیس جمهور بتواند فراتر از گروه های سیاسی، اولویت های کشور را پیگیری نماید.
این گونه اظهار نظرتوسط عناصر افراطی و این که رئیس جمهور را مجبور به پیگیری خواسته های خود می کنند، نه تنها کمکی به حل مشکلات کشور نمی کند، بلکه نارسایی ها، سوء مدیریت، بحران ها و مشکلات را افزایش خواهد داد.
آقای زیباکلام که خود دانش آموخته واستاد علوم سیاسی، هستند خوب می دانند که هنر یک سیاستمدار، سازماندهی نیروهای اجتماعی برای تحقق اهداف نظام وکشور است و اگر در این مسیر بخواهد تنها به مطالبات یک گروه توجه کند عملا سازماندهی و مشارکت سایر نیروهای رقیب اصلاح طلبان را از دست خواهد داد و نوعی تنش در فضای سیاسی و رسانه ای کشور حاکم خواهد شد.
نکته دیگر این است که انبوه مشکلات موجود کشور و مشارکت بالای مردم در انتخابات، آن هم بعد از حوادث سال 88، تنها در شرایط آرام و بدون تنش امکان پذیر است و اگر چه حضور چهره ها و گروه های سیاسی اصلاح طلب و اقایان هاشمی و خاتمی، در پیروزی حسن روحانی اثرگذار بوده است اما فراتر از نقش گروه های سیاسی و مطالبات اصلاح طلبان، این خواست و رای مردم است که در طیفی گسترده تر و فراتر از مطالبات اصلاح طلبان مطرح شده و حرف اصلی را می زند.
در نتیجه آقای زیباکلام به عنوان یک استاد علوم سیاسی، باید توجه داشته باشد که در چنین شرایطی که از منتقدان و مخالفان نظام، تا مخالفان قانونی، طرفداران، اصلاح طلبان تا اصولگرایان و نیروهای وفادار به نظام در عرصه سیاسی حاضر شده اند باید میانه روی و مشترکات بین مردم محور کار دولت باشد.
اگر قرار باشد که عده ای چماق دست بگیرند و همه جا علیه دولت انتقاد و آتش کنند وهر روز صحنه سیاسی را متشنج و مردم را دلسرد و فشارها را افزایش دهند، نه تنها بخش عمده ای از مشارکت مردم و حمایت از دولت تبدیل به مخالفت و موانع بیشتر می شود، بلکه بخش عمده ای از وقت دولت نیز باید صرف این امور شود. ضمن این که دائما از سوی اصولگرایان واصلاح طلبان این انتقادها علیه روحانی افزایش می یابد که شما به خاطر آن که با اصلاح طلبان کار می کنید یا با اصولگرایان کار می کنید دچار مشکل شده اید!این موضوع همین حالا در کلام زیباکلام و بسیاری از اصلاح طلبان وجود دارد که تاکید می کنند روحانی 80 درصد اصولگراست ودر زمان انتخابات نیز برخی اصلاح طلبان به همین دلیل اجازه حمایت از روحانی را ندادند ومعتقدبودند که نباید از قواعد اصلاح طلبی عدول کرد...
براین اساس، روشن است که بخشی از نیروهای اصلاح طلب به دلیل قرار نگرفتن در برخی پست ها و مسوولیت هایی که انتظار داشته اند، از حالا بدبین شده اند و به دنبال آن هستند که با ابزار انتقاد و رسانه ها، فشار بر روحانی را افزایش دهند تا در فضای اجتماعی و عمومی، به خواسته های خود برسند. در نتیجه خواسته های اصلی مردم را به حاشیه خواهند برد و تنش را جایگزین آرامش فعلی می کنند
اما ناگفته پیداست که چنین سیاست ورویکردی، عملا فرصت امید بخش کنونی و تدبیرهایی که قرار است در فضای آرام و میانه روی دنبال شود، را با نوعی تندروی و موانع سیاسی مواجه خواهد کرد و مسوول چنین وضعیتی ، متوجه بخشی از نیروهای اصلاح طلب و ا صولگرا ونیروهای سیاسی افراطی و تندرو است.
لذا توصیه می شود که فعالان سیاسی، توجه داشته باشند که مردم انتظار دارند که در فضای آرام، اجازه داده شود که دولت کار خود را شروع کند وحداقل هایی که مردم انتظار دارند از قبیل کاهش فشار بین المللی و مشکلات اقتصادی دنبال شود تا به تدریج و در صورت امکان، مطالبات دیگر از جمله تشکل ها ونهادهای مدنی، حقوق زن، آزادی های اجتماعی وسیاسی و... به تدریج در دستور کار قرار گیرد و اگر چه بهبود فضای سیاست داخلی، موجب ایجاد شور و نشاط و امید مانند شرایط انتخابات ریاست جمهوری سال 92 می شود اما باید توجه داشت که اشتباه و خطا و تندروی، به ضد امید و ضد تدبیر تبدیل می شود.
سیاست تدبیر و امید تنها طرح مطالبات وخواسته ها نیست بلکه امکان سازی و امکان سنجی برای مهمترین اولویت ها وخواسته های مردم است تا تحقق حداقل ها، و بهبود معیشت و کاهش مشکلات عمومی، را شاهد باشیم....