سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
   

 

قرارگاه محرم
 
دانشنامه عاشورا





پست الکترونیک
پروفایل مدیر وبلاگ

بهمن 90
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
دی 92
بهمن 92
» ()
بهمن 90
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
دی 92
بهمن 92
» انتخابات (39)
» ریاست جمهوری (23)
» حسن روحانی (14)
» هاشمی رفسنجانی (10)
» ضد انقلاب (9)
» نوری زاد (8)
» رد صلاحیت (7)
» منافقین (6)
» آمریکا (5)
» اوباما (4)
» حماسه سیاسی (4)
» رهبر انقلاب (3)
» خاتمی (3)
» جریان فتنه (3)
» هاشمی (3)
» فتنه (3)
» مادر (2)
» عربستان (2)
» علی مطهری (2)
» علیرضا نوری زاده (2)
» مشایی (2)
» میتینگ انتخاباتی (2)
» نهضت آزادی (2)
» کاریکاتور (2)
» کروبی (2)
» گروهک (2)
» کانال یک (2)
» کاندیدا (2)
» جلیلی (2)
» بازگشایی (2)
» جنگ (2)
» تخریب (2)
» بهائیت (2)
» بی بی سی (2)
» استراتژیک (2)
» اصلاح طلب (2)
» جریان انحرافی (2)
» حماسه اقتصادی (2)
» دکترای تقلبی (2)
» رأی (2)
» عارف (2)
» شورای نگهبان (2)
» سوریه (2)
» رئیس جمهور (2)
» ربع پهلوی (2)
» زندگینامه (2)
» ستار بهشتی (2)
» سران فتنه (2)
» سردار (1)
» سردار فضلی (1)
» سرکرده (1)
» سفارت قطر (1)
» سلطنت طلب (1)
» ستایش (1)
» ستون پنجم (1)
» سد دشمن (1)
» سازمان مجاهدین (1)
» سازمان منافقین (1)
» سالی تاک (1)
» سایت (1)
» سپری از جنس پدر (1)
» رجبعلی مزروعی (1)
» زن (1)
» سوغات فرنگ (1)
» سیرک پهلوی (1)
» سیستماتیک (1)
» سکینه آشتیانی (1)
» شبکه من وتو (1)
» شرکت در انتخابات (1)
» شهرام همایون (1)
» شهید (1)
» شهید باهنر (1)
» شهید رجائی (1)
» شهید همت (1)
» شوراها (1)
» شورای ملی (1)
» شکست (1)
» شکست دشمن (1)
» صندوق رأی (1)
» عبدالمحمد آیتی (1)
» عبدالکریم سروش (1)
» عدم پاسخگویی (1)
» عرب فردا (1)
» رأی دادن (1)
» رأی دان (1)
» رأی مردم (1)
» حمایت (1)
» حمایت حسن روحانی (1)
» حمله نظامی (1)
» خائن (1)
» خائن وطن فروش (1)
» رهبری (1)
» روزنامه اعتماد (1)
» روشنفکری (1)
» رسانه (1)
» رسانه های غربی،ضدانقلاب،مشایی،رضا پهلوی،مشایی،شورای پهلوی،شورای (1)
» رضا پهلوی (1)
» رفع حصر (1)
» آریانا (1)
» آژانس اطلاعاتی (1)
» آقازاده (1)
» حسن یوسفی (1)
» حسن یوسفی اشکوری (1)
» حلقه انحرافی،جریان انحرافی،فتنه،ضد انقلاب (1)
» خاندان سلطنتی (1)
» خاک شدن (1)
» خبرنگاران خارجی (1)
» خواسته مردم (1)
» دانشجو (1)
» دانشجوی اصیل (1)
» دانشجویان (1)
» دخترک (1)
» دزدی ناموس (1)
» دوران اصلاحات (1)
» دکتر معین (1)
» اصلاحات (1)
» اصولگرا (1)
» اعتراض (1)
» اعلام حضور (1)
» افراطی (1)
» افسار گریخته (1)
» التماس ضد انقلاب (1)
» القاء تقلب انتخاباتی (1)
» استکبار ستیز (1)
» اشرف (1)
» اشکوری (1)
» اصحاب فتنه (1)
» ابراهیم یزدی (1)
» اپوزیسیون (1)
» اتفاق (1)
» احمدی نژاد (1)
» ارتش مصر (1)
» استاد (1)
» پادگان جهنمی اشرف (1)
» پری تی وی (1)
» پریسا ساوجی (1)
» پژوهشگر (1)
» پهباد آمریکایی (1)
» پهلوان (1)
» پهلوی (1)
» پونوگرافی (1)
» تاج زاده (1)
» تحریم (1)
» تحقیر (1)
» تختی (1)
» ایران فردا (1)
» اکبر عبدی (1)
» با فضیلت (1)
» انتخابات هاشمی کاندیدا فتنه انحراف خاتمی ریاست جمهوری (1)
» انتخابات،ریاست جمهوری،یارانه،فتحی پور (1)
» انتخابات،هاشمی،ضدانقلاب،ریاست جمهوری،مشایی (1)
» انقلاب اسلامی (1)
» انگلیس (1)
» اهانت به مردم (1)
» تدبیر (1)
» تروریست ها (1)
» تریاک (1)
» تصاویر غبار روبی (1)
» تماشگر (1)
» تنفس مصنوعی (1)
» تهدید نظامی (1)
» تهران (1)
» توهین (1)
» توهین به کردها (1)
» تکذیب (1)
» جاسوس (1)
» جاسوسی (1)
» جانباز شیمیایی (1)
» جانبازان شیمیایی (1)
» جرس (1)
» جنگجوی دیوانه (1)
» جولان ضد انقلاب (1)
» جیره خوار (1)
» جیگر (1)
» چاله عمیق (1)
» چهره واقعی (1)
» حاج رضوان (1)
» حاج قاسم سلیمانی (1)
» حجاب (1)
» حدیث،امام رضا (1)
» حرم امام (1)
» حرم امام رضا (1)
» حزب الله (1)
» حساب کاربری (1)
» بازیگر (1)
» بدوک (1)
» بهائی (1)
» جماران (1)
» جمیله کدیور (1)
» جمکران (1)
» جنتی (1)
» کرگدن (1)
» گشت ارشاد (1)
» گل،لاله،پارک ملت،طبیعت (1)
» نوه امام (1)
» منصور اسانلو (1)
» موسوی (1)
» موضع (1)
» کشف حجاب (1)
» کلاه قرمزی (1)
» کلمه (1)
» کمپانی (1)
» کمپین (1)
» کانادا (1)
» هراس (1)
» هسته ای (1)
» هفته دولت (1)
» همایش (1)
» همایون نادری فر (1)
» همسایه (1)
» واکنش (1)
» وبلاگ (1)
» وحدت اپوزیسیون (1)
» وزارت اطلاعات (1)
» وزارت زنان (1)
» ولایتی (1)
» وهابیت (1)
» یهودی (1)
» یوتیوب (1)
» کاخ سفید (1)
» کاردار (1)
» میر حسین موسوی (1)
» نئولیبرال (1)
» نامحرم،نگاه،گناه،شهوات (1)
» نامزدها (1)
» نامه نگاری (1)
» نامه نویسی (1)
» نامه کتوب (1)
» نتانیاهو (1)
» نرگس محمدی (1)
» نرمش قهرمانانه (1)
» نشست استکهلم (1)
» نشست پاریس (1)
» نشست پاریس ربع پهلوی شورای ملی (1)
» نشست خبری (1)
» نظرسنجی (1)
» نعیما اشراقی (1)
» نعیمه اشراقی (1)
» نگار مرتضوی (1)
» معاند (1)
» معصومه ابتکار (1)
» معین (1)
» مقدسات (1)
» من وتو (1)
» مناظره (1)
» منافق (1)
» عماد مغنیه (1)
» عملیات روانی (1)
» فاطمه (1)
» علی کشتگر (1)
» عرفان حلقه (1)
» ماساژ قلبی (1)
» مالک صهیونیستی (1)
» مترجم قرآن (1)
» مجاهدین (1)
» مجتبی واحدی (1)
» مجری صدای آمریکا (1)
» محبوبیت (1)
» محمد خاتمی (1)
» محمد مصطفایی (1)
» محمد نوری زاد (1)
» محمدعلی طاهری (1)
» مخفیگاه (1)
» مدرک جعلی (1)
» مدیر تلویزیون (1)
» مراسم ترحیم (1)
» مرگ بر آمریکا (1)
» مسعود ده نمکی (1)
» مسعود رجوی (1)
» مسیحی (1)
» فتنه گر (1)
» فتنه گر،اهل بیت،دشمنی (1)
» فتنه گران (1)
» فتنه88 (1)
» فردا (1)
» فرزند (1)
» فرق ضاله (1)
» فرقه متبوع (1)
» فیلم (1)
» فیلمساز (1)
» فیلمنامه (1)
» قاشق وقابلمه (1)
» قالیباف (1)
» قدرت ایران (1)
» قرآن (1)
» قرارگاه اشرف (1)
» قرارگاه محرم (1)
» قوه قضائیه (1)
» گرانترین (1)
» گروه تروریستی (1)

» الفاتح
» قلم دانش آموز
» دوکوهه
» سرافرازان
» لبخندهای خاکی
» آرمان
» این عمار
» شبگرد
» شافی
» گردان محبین
» ضامن آهو
» میخانه عشاق ولایت
» مشق عاشقی
» بی نشان
» خاکریز عشق
» گشت ارشاد جناب نوری زاد
» مانور سایبری علیه مدیر کلاهبردار تلویزیون کانال یک 'شهرام همایون
» نظرات و مطالب شما درباره وبلاگ و شخص آقای محمد نوری زاد
» دفاع نوری زاد از جاسوس استراتژیک آمریکایی ها
» توهین وقیحانه نوری زاد به دین مبین اسلام+سند
» برادر نوری زاد شما هم یک آقا زاده هستید آن هم از نوع خاصش
 

مدعیان روشنفکری دینی(نئولیبرال) در قهقرای ابتذال دوشنبه 92 خرداد 20
 

ماجرای به دام افتادن "حسن یوسفی اشکوری" از مدعیان روشنفکری دینی توسط گروهک یا به معنای صحیحتر "فرقه تروریستی مسعود رجوی" با استفاده از یکی از کثیفترین روشهای سازمانهای جاسوسی غربی و کمونیستی، یعنی استفاده از "مامور جنس مونث" و تحت فشار قرار دادن طعمه بیچاره با اسناد و عکسهای تهیه شده از این ارتباطات بوده است.

به دام افتادن اشکوری توسط منافقین

داستان بدام افتادن اشکوری بدین گونه بوده که گویا "فرقه رجوی" چند سال پیش همسر "علی احسانی" از سران تشکیلات (به نام مونا_م) را به عنوان طعمه به سراغ اشکوری نگونبخت فرستاده و پس از به دام افتادن اشکوری، با عکسها و فیلمهای بسیار خصوصی که از ارتباطات این دو تهیه کرده بود، به سراغ اشکوری رفته و وی را وادار به تمکین در مقابل خواستههای سازمان می‌کند. از قرار معلوم در این روند اشکوری بخت برگشته از سال 88 تا امروز عامل "سازمان منافقین" در تشکلهایی مانند گروههای موسوم به "ملی_مذهبی"، "فتنه‌گران"، جریان روشنفکری دینی، "سایت جرس" و ... بوده و طی این سال‌ها فرقه رجوی تلاش می‌کرده اطلاعات مربوط به آنها را دریافت و نقطه نظرات خود را از طریق اشکوری به این تشکل‌ها القاء کند.

با وجود اینکه ممکن است ارتباط نامشروع با یک زن شوهردار توسط یک متفکر به اصطلاح دینی در وهله اول باعث شکل‌گیری علامت سوال در ذهن خواننده شود، ولی عملکرد و استحاله فکری عناصر این جریان به راحتی علامت سوال را از اذهان پاک کرده و صرفا احساسی از تاسف ناشی از مشاهده سقوط این مدعیان به قهقهرای ابتذال در ذهن‌ آدمی بر جای می‌گذارد.

ظهور "حسین دباغ" روشنفکر

جریانات "سکولار" و "لیبرال" که در پوشش "روشنفکری دینی" در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور حضور داشته و همواره در راستای "دین زدایی" در کشور فعالیت می‌کردند، در نهضت "امام خمینی" (ره) ضربه سهمگینی را متحمل شده و بسیاری از ظرفیت‌های خود در عرصه‌های مختلف را از دست دادند. با این حال این جریان از پا ننشسته و این بار با فروکش نمودن شور انقلابی و با استفاده از درگیر بودن ارکان مختلف کشور در "جنگ تحمیلی"، از اوایل دهه 60 به صورت خزنده، ظرفیت‌های جدید و ناشناخته خود را فعال کرد که بارزترین این افراد "حسین حاج فرج دباغ" با نام مستعار "عبدالکریم سروش" بود. این جریان که ابتدا با رویکردی منافقانه خود را روشنفکری دینی می‌نامید در واقع پیش‌برنده اصلی و بسترساز تفکرات "نئولیبرالیستی" در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و همچنین رویکردهای "نئوپوزیتویسیتی" در قلمرو مباحث معرفت شناختی بود. جوهره فکری این جریان به سردمداری سروش را می‌توان در یک کلام دانست که آن "عدم قطعیت حقیقت در تمامی حوزه‌ها و حاکمیت نسبیت بود" به نحوی که در جولانگاه نسبی بودن امور و سلاخی حقیقت، آن چه بر جای می‌ماند تسلط کامل نفسانیات بر حوزه‌های مختلف، بدون هیچ گونه قید و بند دینی، اخلاقی، اجتماعی و ... بود.

 

با شکل‌گیری این جریان به سردمداری سروش در اندک زمانی، بسیاری از همپالگی‌های فکری وی همچون حسن یوسفی اشکوری، "محسن کدیور"، "عطاءالله مهاجرانی"، "محسن مخملباف"، "محسن سازگارا" و ... پرده از چهره منافقانه خود برانداخته و مبلغ این دیدگاه در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، حاکمیتی و ... شدند. جالب اینکه این جریان پرهیاهو با بدست گرفتن ظرفیت‌های رسانه‌ای و تبلیغی، به احدی نیز اجازه نقد این تفکرات را نداده و آن را مصداق حیثیت زدایی از مومن و دافعه غیرمنطقی می‌دانستند!

اما از آنجا که سنت الهی بر رسوایی منافقین قرار داشته، این جریان دین ستیز برای مدت طولانی نتوانست در پشت نقاب روشنفکری دینی پنهان بوده و به تدریج ابعاد "ضد دینی و الحاد" آن بروز کرد. این اتفاق زمانی صورت گرفت که این جریان احساس کرد خروج بیش از این از پیله منافقانه خود، در واقع ورود به عرصه ارتداد است که برای این منظور می‌بایست از حوزه اقتدار حاکمیت اسلامی خارج شده و در دامان دشمنان اسلام، کنه اعتقادات خود را علنی کند.

در این روند، عناصر اصلی این جریان با فرار به خارج از کشور نقاب منافقانه را کنار زده و علنا شمشیر دین‌ستیزی به دست گرفتند.

اسلام ستیزی عیان مسلک سروش

از جمله اقدامات این جریان در این روند، نفی غیر مستقیم نبوت پیامبر از طریق نفی وحی الهی به ایشان بود. در این راستا سروش در بهمن ماه سال 1386 در مصاحبه با "میشل هوبینگ"، روزنامه نگار هلندی "رادیو زمانه" به انکار عصمت قرآن پرداخته و وحی را تجربه شخصی پیامبر و ساخته ذهن بشری او دانست. تجربه‌ای شبیه شعر شاعران که البته می‌تواند خطاپذیر هم باشد! عبدالکریم سروش که ید طولایی در ثبت آراء و نظریات دیگران به نام خود دارد، در این زمینه نیز با دزدی آرای افرادی چون "نصر حامد ابوزید" عنوان داشت "من فکر نمی‌کنم دانش پیامبر از دانش مردم هم عصرش درباره زمین، کیهان و ژنتیک انسان‌ها بیشتر بوده است. این دانشی را که امروز ما در اختیار داریم، نداشته است!"

این روند دین ستیزانه را "اکبر گنجی" با نفی "مهدویت" ادامه داد. اکبر گنجی که پس از فرار از ایران به طور کامل در اختیار "سرویس امنیتی آمریکا" و "پنتاگون" قرار گرفته، در ادامه نظریه پردازی‌های استادش، وجود "حضرت ولیعصر" (عج) را انکار و آن را ساخته و پرداخته شیعیان دانست.

همچنین، اباحه‌گری این جماعت که از استخفاف حجاب شروع شد، در نهایت پستی و پلیدی به لجام گسیختگی در "روابط جنسی زن و مرد" کشیده و در نهایت سر از توجیه "همجنس‌گرایی" درآورد.

در پروژه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه، عبدالکریم سروش تلاش کرده با شکستن تابوهای دینی و فرهنگی نامی ویژه از خود به یادگار بگذارد که کمتر در این عرصه وجود داشته باشد. در این خصوص سروش در فروردین ماه 1391 در جلسه پرسش و پاسخ "دانشگاه تورنتو" اظهارنظرهایی داشت که تاسف بلکه تعجب همگان را نیز برانگیخت. سروش با وقاحت کامل در پاسخ به سوالاتی راجع به همجنس‌گرایی و "زنای با محارم" عنوان داشت "در داخل حوزه دین که تکلیف روشن است، اما بیرون از فضای دینی کمی اوضاع فرق می‌کند... ممنوعیت‌های شرعی برای سن تکلیف است. انسان‌های امروزی مایلند یک انسان حق مدار باشند تا یک حیوان تکلیف گرا؟!"

سروش با نام بردن از حقوق انسان‌ها، همجنس‌گرایی را نیز یک حق می‌داند و به خود اجازه اظهارنظر در رابطه با چنین حقی نمی‌دهد!

سروش مهمترین چالش در ایران را چالش میان اخلاق و حقوق می‌داند. او می‌گوید "بسیاری از مسائلی که در گذشته غیراخلاقی بوده امروز تحت عنوان حق، اخلاقی محسوب می‌شوند". مثال‌هایی که وی برای تائید حرف‌های خود می‌زند بسی شگفت انگیزتر از تئوری پردازی‌های اوست.

وی می‌گوید "در گذشته ارتباط جنسی با محارم اخلاقا ممنوع بوده، ولی امروز به عنوان یک حق شناخته می‌شود و چنانچه رضایت طرفین باشد، مشکلی ندارد. در گذشته ارتباط یک زن شوهردار اخلاقا مذموم بوده، ولی امروز یک حق محسوب می‌شود. یعنی اگر زنی چنین کاری کند هیچ قانونی حق ندارد گریبانش را بگیرد. حتی اجازه ندارد به اندازه یک جای پارک نامناسب او را جریمه کند. بی اخلاقی در گذشته، امروز به عنوان حق مجاز است!"

از دیگر کسانی که در چارچوب‌های دین ستیزانه اقدام به نظریه پردازی نموده، حسن یوسفی اشکوری است.

 

اشکوری پس از فرار از ایران با توجه به سابقه روحانی بودن به نوعی به عامل مشروعیت بخش در به چالش‌کشیدن و نقض ارزش‌ها و مبانی اعتقادی اسلامی تبدیل شده است. وی همواره یکی از عوامل ثابت در نشست‌های خبری شبکه‌های ضد اسلامی همچون "بی بی سی فارسی" و ... بوده و در فضای مجازی از عناصر بسیار فعال در نفی احکام دینی است.

اشکوری، گرگی در لباس میش

نکته جالب در خصوص حسن یوسفی اشکوری، انطباق کامل افکار و نظریات وی در نفی احکام دینی با عملکرد شخصی او در ابعاد مختلف است.

به عنوان نمونه، اشکوری در هشتم اردیبهشت ماه سال 90، با انتشار مقاله‌ای در سایت "کمیته گزارشگران حقوق بشر"، تقریبا تمامی احکام اسلامی در موضوع خانواده و زنان را به چالش کشیده و آن را متعلق به شرایط اجتماعی و خانوادگی زمان بعثت و موقعیت حجاز می‌داند.

وی در این مقاله آورده است "اگر قبول کنیم در قلمرو زندگی آدمی یعنی امور روزمره، اصل بر تصمیم‌گیری آزاد و مختارانه و مصلحت اندیشانه هر انسانی ولو مومن در هر زمان و مکانی است و دین و شرع مسئولیتی در این زمینه ندارد، حداقل آن است که به تعبیر فقهی میدان مباحات بسیار فراخ خواهد شد و شمار قابل توجهی از احکام شرعی کنونی در این حوزه (حوزه خانواده) بلاموضوع خواهند بود!"

وی اضافه می‌کند "برای تنظیم خانواده سالم و انسانی نیز رعایت عدالت شرط اساسی و گریزناپذیر است. رعایت عدالت نیز برابری زن و مرد به عنوان دو رکن خانواده در استفاده برابر از تمامی امکانات و امتیازات و حقوق انسانی است... نظام خانواده کهن موضوعیت خود را از دست داده و در حال از دست دادن است و مسلمانان نیز دیر یا زود به این امر تن خواهند داد و بدان اعتراف خواهند کرد".

نکته جالب آنکه پس از چنین مقدمه چینی، اشکوری شروع به انتقاد از احکام اسلامی در تبعیض علیه زنان کرده و با ذکر چند مقدمه همچون؛ نصف بودن "ارث خواهر" نسبت به برادر، "وجوب تمکین زن در مقابل مرد" و ... به این نکته اصلی مورد نظرش یعنی "عدم عدالت در حق چند همسری مرد و عدم وجود این حق برای زنان" اشاره می‌کند.

رفتار اشکوری در ارتباط با خانم (مونا م) همسر آقای علی احسانی نشان دهنده آن است که اشکوری به شدت عامل به باورهای خود بوده و در ارتباط غیر اخلاقی با یک زن شوهردار قبحی نمی‌بیند. فقط بداقبالی اشکوری این بوده که این زن مامور به دام انداختن اشکوری بوده و احتمالا ارتباط وی با او چندان در چارچوب‌های تئوریک اشکوری قابل تعریف نیست، وگرنه این متفکر فاسدالاخلاق احساس بهتری نسبت به توسعه تفکراتش در بستر جامعه می‌یافته است.

 

در اینجا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که امروزه ارزش اقداماتی چون خلع لباس افرادی همچون اشکوری عیان می‌شود، چرا که در صورت استمرار رفتار افرادی از این دست در لباس روحانیت، این موضوع می‌توانست فاجعه‌ای عظیم برای جامعه دینی محسوب شود.

همچنین، امیدواریم این آخرین نمونه از انحرافات عملکرد این آقایان به اصطلاح روشنفکر دینی بوده و نام دین بیش از این‌‌ آلوده به اعمال این دین ستیزان نگردد، چرا که مجوزهایی که سروش در اعمال غیر اخلاقی صادر کرده، بسی پست‌تر و رذیلانه‌تر از تئوری‌های اشکوری بوده است.

سلطه استکبار بر تفکرات سروش و پیروانش

نکته دیگری که در بررسی چرایی رویکرد نظری و عملی افرادی همچون سروش و اشکوری و ... می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، همراهی و همگرایی این جریان با نظام سلطه بین‌المللی در قداست زدایی از ارزش‌های دینی و انسانی و کمک به سیطره امیال شهوانی و خواسته‌هایی شیطانی است.

ریشه این موضوع را نیز نه تنها در اختلافات فرهنگی و ایدئولوژیک که در نزاع قدرت در عرصه بین‌المللی می‌بایست جستجو کرد، به نحوی که سیطره فرهنگی غرب بستری برای گستره سلطه این تفکر بر تمامی ابعاد حیات انسانی اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... است.

در نگاه کلان‌تر، بهره گیری از ظرفیت‌های غیراخلاقی و مقابله با ارزش‌های دینی و الهی توسط جهان غرب، بخشی از نزاع بین خیر و شر در جهان است که در یک سمت آن دین‌مداران و خداجویان و در طرف دیگر آن نظام ظالمانه بین‌الملل با سردمداری آمریکا و صهیونیسم بین الملی قرار دارند.

 

نزاعی که پس از قرن‌ها کشاکش می‌رفت تا در قرن بیستم میلادی با پیروزی تاریکی بر نور و غلبه شیطان بر انسان پایان یابد، ولی از آنجا که سنت و مشیت الهی در نهایت غلبه نور بر تاریکی و حقیقت بر ظلمت است، خداوند مردی از نسل خوبان را برانگیخت تا با احیای شعارهای انبیای الهی پیروزی حق بر باطل را رقم زند.

در این روند امروزه استکبار جهانی به سردمداری شیطان بزرگ تمامی ظرفیت‌های تکنولوژیکی، فکری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را بسیج کرده تا حرکت خمینی کبیر به پیروزی نهایی نرسد.

در این میان جریان روشنفکری به اصطلاح دینی که زاییده تفکرات لیبرالیستی و نئولیبرالیستی غربی است، پیاده‌ کننده نظام فکری دشمن و توجیه کننده تفکرات و رفتارهای دین ستیزانه در پوشش تفکر و عمل دینی گردیده است.

در واقع می‌توان گفت عملکرد روشنفکری دینی بخشی از هجمه ناتوی فرهنگی دشمن علیه جهان اسلامی و ارزش‌های انسانی است که می‌کوشد با همراهی امپراطوری رسانه‌ای جهان غرب هویت دینی جوامع اسلامی را به مسلخ بکشاند.

در این زمینه جالب توجه خواهد بود اگر بدانیم که امروزه 4000 کانال ماهواره‌ای هرزه نگاری به صورت مجانی و شبانه روزی در فضای ماهواره‌ای کشور ایران فعالند، در حالیکه تقریبا در تمامی کشورهای غربی این شبکه‌ها از نیمه شب به بعد دارای برنامه بوده و تماما به صورت کابلی و در ازاء دریافت هزینه اقدام به پخش برنامه می‌کنند.

همچنین، نگاهی به برنامه‌های مختلف شبکه‌های ماهواره‌ای از شبکه‌های خبری همچون بی بی سی فارسی گرفته تا شبکه‌های به اصطلاح اجتماعی و خانوادگی همچون "من و تو"، "فارسی وان"، "جم تری وی" و ... نشان می‌دهد که همگی این شبکه‌ها در راستای تخریب کیان خانواده، دین زدایی و القاء تفکرات "سکولار" و "پلورالیستی" به شدت در حال فعالیتند.

در این روند آنچه قابل مشاهده است، تلاش مزدوران فکری و فرهنگی همچون سروش، اشکوری، کدیور، گنجی، مهاجرانی و ... در تئوریزه کردن فساد و مشروعیت بخشی به لجام گسیختگی اخلاقی است.

متاسفانه تئوری پردازی‌های دین ستیزانه که از اوائل دهه 60 تاکنون ادامه داشته، نتیجه‌ای بسیار تلخ در فضای سیاسی و اجتماعی کشور رقم زده و آن فروغلتیدن بخشی از عناصر و جریانات سیاسی کشور در منجلاب بی‌دینی و تقابل علنی آنها با نظام دینی حاکم بر کشور بود، که بارزترین مصداق آنها را می‌توان تلاش‌های میدانی و بی پرده این جریانات برای براندازی حکومت دینی در رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 دانست.

آنچه در وقایع سال 88 رخ داد، کنار زدن پرده تزویر و نفاق از چهره بخش عمده‌ای از جریان سیاسی موسوم به اصلاح طلبان و قرار گرفتن آن‌ها در مقابل نظام دینی برخاسته از خون صدها هزار شهید بود، فتنه‌ای که طی آن محصول استحاله فکری روشنفکری نئولیبرال، تحت عناوینی همچون تفکر اصلاح طلبی، گروهک‌های التقاطی موسوم به ملی_ مذهبی، جریانات به اصطلاح دمکراسی‌خواه، جریانات و عناصر وابسته و مزدور به اصطلاح حقوق بشری و ... همگی ضمن اینکه با شمشیر عریان در مقابل حکومت دینی قرار گرفتند، بلکه توانستند از حمایت‌های تمامی دشمنان اسلام اعم از نظام سلطه بین المللی، گروهک‌های ضد انقلاب خارج نشین، امپراطوری رسانه‌ای دشمن و ... بهره مند گردند.

البته آنچه در نهایت تعیین‌کننده بین نزاع حق و باطل در این عرصه شد، دست خداوند قهار بود که از آستین ملت بیرون آمده و طومار دشمنان دین خدا را در هم پیچید.

در پایان امیدواریم که خداوند متعال همواره ما را در پناه رحمت خود حفظ نموده و از فروافتادن در ورطه شیطان حفظ نماید، چرا که مجازات رویگردانان از رحمت الهی، تسلط شیطان بر تمام ابعاد فکری و رفتاری آنان (به اذن الله) خواهد بود.

و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطنا فهو له قرین. (و هر که از یاد خدای رحمان دل بگرداند، شیطانی بر او می‌گماریم که همدم او گردد.( (زخرف آیه 36)

 

والسلام علی من اتبع الهدی



 

طبقه بندی: نئولیبرال انتخابات روشنفکری ریاست جمهوری حسن یوسفی اشکوری

نظر بدهید

 
 
 

هاشمی و ادامه بازی تا دقیقه 90 یکشنبه 92 خرداد 19
 

به گزارش فضای مجازی شبکه اطلاع رسانی کوتاه نیوز؛وبلاگ هویتنا نوشت:

بیانیه زیر توسط حجت الاسلام و المسلین هاشمی رفسنجانی و مثلا پیرامون سالروز رحلت امام خمینی منتشر شده است. قسمتهای زرد رنگ متن بنده است و جزء بیانیه نیست.این متن قابل توجه کسانی است که گمان می کنند بازی تمام شده است. اگر بازی تمام شده است پس نوشتن همچین بیانیه ای در آستانه 14 خرداد برای چیست؟ مگر همه چیز تمام نشده بود و تمکین نکرده بودند؟ مگر قرار نبود خیلی آرام به سمت انتخابات برویم؟ پس این بیانیه برای چیست؟ انتظار فرج از نیمه خرداد کشم..

بسم الله الرحمن الرحیم

14 خرداد، در تقویم رسمی ایران و برای مردم، یادآور طنین بغض‌آلود صدایی است که در غم‌انگیزترین صبح تاریخ این سرزمین، گفت: «روح خدا به ملکوت اعلا پیوست»(هر کی نوشته خوب شروع کرده. سنگین و احساسی و ملی گرایانه و با بهره گیری از حس نوستالژیک ما به صدای آقای حیاتی)

سالروز آغاز غمی به وسعت دل‌های همه ایرانیان و پایان استشمام جهان اسلام از گُل وجود شخصیتی است که در سنّ 81 سالگی(به تاکید بر 81 و اینکه سن آقای هاشمی هم حوالی 80، 81 هست دقت کنید. خواننده باید درک کند که گویی هاشمی هم قصد تحولی داشته که نگذاشته اند و سن را بهانه کرده اند.)، جوان‌ترین نهضت مردمی را به بار نشاند و پس از 11 سال رهبری پیامبرگونه(باز عدد 11 هم برای کسانی آورده شده که نگران بودند عمر طبیعی آقای هاشمی تا پایان دولت نکشد. خدایا بعضی ها چقدر پیگیرن. اصلا احساس نمیکنن که چیزی زیادی تا پایان فرصت نمونده!!)، در وصیت‌‌نامه‌اش گفت: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم و از خدای رحمان و رحیم می‌خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.»(تا پایان بیانیه که برید متوجه نمی شید که راجع به امام بود یا آقای هاشمی. الان معلوم نیست آقای هاشمی دارن خودشون اینا رو به ملت میگن یا واقعا دارن از امام یاد می کنن)

 مردی که پس از شهادت پدر در راه مبارزه با زیاده‌خواهان و در دفاع از رعیت مظلوم، کودکی را در دامان مادر و نوجوانی را در مشاهده میدانی اتفاقات روزگار، مخصوصاً مشروطه گذراند و با علم به تأثیر افراط و تفریط در انحراف(باز هم تاکید بر افراط و تفریط و انحراف و گفتن اینکه امام هم مثل بنده نماد اعتدال بود) مسیر نهضت‌های مردمی، غمی سنگین در سینه داشت و می‌فرمود: «یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ، بیشتر زخم برداشتند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بی‌دینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز. ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاری‌تر از اغیار بوده و هست... خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده است.» (صحیفه امام، جلد 21، صفحات 273 تا 293)(اینکه دیگه اصلا نیاز به توضیح نداره!!)

در جوانی از حجره‌های حوزه علمیه و در اوج شهرتِ محبوبیت و مرجعیت، بیرق مبارزه با بی‌عدالتی‌های اقتصادی و سیاسی رژیم پهلوی و تغافل و تجاهل فرهنگی و اجتماعی «ولایتیون»(بعله!) آن روزگار را برافراشت که هر ندای عدالت‌خواهی و مبارزه با ستم را پرچم ضلالت در زمانه غیبت می‌دانستند.

 تابش حضورش در زمستانی‌ترین فصل ایران اسلامی، تاریخ منجمد شده این سرزمین در 2500 سال استبداد و قرن‌ها استعمار را به همراه دل‌های مردم چنان گرم کرد که در کوتاه‌ترین زمان ممکن، آیین‌نامه باغ بهاری(خیلی دیگه شاعرانه شد. مثل اینکه ایشون هم از بهار بدشون نمیاد) را در میثاق ملی قانون اساسی نوشت تا سرنوشت مردم در بی‌سابقه‌ترین حضور در انتخابات و بالاترین درصد تأیید «جمهوری اسلامی» به دست آنان بیفتد.

مردی بزرگ از سلاله خوبان که کرامت انتسابی، شرافت اکتسابی، شجاعت آسمانی، صراحت بیانی و صداقت عرفانی را در مکتب جعفری آموخته بود که چگونه در چشم مردم، به دور از زهدفروشی، برای آبادانی دنیای آنها، حریر ملاطفت بپوشد(این قسمتش بیشتر به آقای هاشمی میخوره نه امام! چون ایشون در ظاهر هم حریر ملاطفت به تن نداشتند. اما به جای ایشون بعضی یاران و اهل و عیال این زحمت رو کشیدند و نه تنها حریر لطیف رو پوشیدند بلکه تخت خواب و پرده و حوله حمومشون رو هم از همین جنس انتخاب حریر لطیفه کردند ) و دور از چشم مردم، برای آبادانی آخرت خویش، صوف ریاضت بر تن کند.

در پاسخ به ابراز ارادت پاک و بی‌آلایش مردم، دست مهربانی از حسینیه جماران تکان می‌داد و در مواجهه با متملّقان ظاهرفریب، صلابت کلام مولای خویش، علی علیه‌السلام را بر زبان می‌آورد که «اَنَا دُونَ ما تَقُولُ، وَ فَوقَ ما فی نَفسِ، از آنچه بر زبان داری پایین‌تر و از آنچه در دل داری بالاترم»(این هم که اصلا معلوم نیست منظورشون تیکه انداختن به چه کسی است دیگه!!)

در عالم سیاست به درس هیچ یک از مکاتب دنیا نرفته بود، اما در مسئله آموزی به سردمداران دو بلوک شرق و غرب آن روز جهان، نگارگری می‌کرد و در فراز و فرودهای روزگار که سیاسی کاری‌ها، 15 سال انزوای غربت را بر او تحمیل کرده بود، با تأسی به 25 سال خانه نشینی منتخب آسمانی غدیر، آن خطبه عبرت‌آموز نهج‌البلاغه را می‌خواند که: «اللهُمَّ اِنَّ تَعلَمُ اَنّهُ لَم یَکُنِ الَّذِی کَانَ مَنّا مُنافََسهً فِی سُلطانٍ، وَ لا التِماسَ شَیءٍ مِن فُضُولِ الحُطامِ، وَلکِن لِنَرُدَّ المَعالِمَ مَن دینِکَ، وَ نُظهِرَ الاصلاحَ فِی بِلادِکَ. فَیَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبادِکَ، وَ تُقامَ المُعَطَّلَهُ مِن حُدُودِکَ؛ خدایا تو می‌‌دانی که آنچه ما انجام دادیم برای به دست آوردن قدرت و سلطنت و جمع‌آوری اموال بی‌ارزش دنیا نبود، بلکه برای آن بود که نشانه‌های دین تو را باز نماییم و در سرزمین‌های تو اصلاح را نمایان سازیم تا بندگان مظلوم تو امنیت یابند و حدود تعطیل شده‌ات برپا گردد.»(انصافا آقای هاشمی این درس رو خوب یاد گرفتند. چون خودشون استاد فراز و فرود در سیاست هستند. ابتدای انقلاب محبوب، در درگیری با بنی صدر به دلایل شخصی مغضوب، در ادامه محبوب و در جریان پایان جنگ مغضوب، در دوران اول سازندگی محبوب و در دوره دوم مغضوب، در دوران اصلاحات به شدت مغضوب به طوری که اصلاح طلبان با تخلف در انتخابات مجلس ایشان را سی ام کردند و این مسیر ادامه یافت تا در 84 محبوب همان اصلاح طلبان سیاه و مغضوب طرف مقابل شد. بعد همینطور محبوب عده ای و مغضوب عده ای مانده اند تاکنون. خدایی این آخر فراز و فروده!)

خانواده و خاندانش را چنان در جهاد فی‌سبیل‌الله تربیت کرده بود که زمانی با شهادت حاج آقا مصطفی و زمانی با شهامت حاج احمد آقا، روابط عاطفی پدر و فرزندی را با مفاهیم متعالی اسلام پیوند زد و نگذاشت فرزندانش شیرینی تملّق و چاپلوسی را بر تلخی سخنان حق و حقیقت ترجیح دهند.(ایکاش شما هم لااقل یکی از بچه را خوب تربیت می کردید. دختران که در انتخاب همسر اشتباه کردند و هر دو منافق از کار در آمدند، پسران هم چه عرض کنم!)

فرودش در بهمن 57 بر دل‌ها بود و پس از 10 سال رهبری بی‌بدیل، مهاجرت آسمانی‌اش بر دست‌های عزادار مردمی بود که برای آمدنش اشک شوق می‌ریختند و برای رفتنش سوگمندانه به سر و سینه می‌زدند.مردی که آیینه خیالش در شنیدن انتقاد، هرگز آلوده به زنگار کینه نمی‌شد و تملّق چاپلوسان او را غرّه نمی‌کرد و باران لطافت طبعش به آبیاری مزارع گروه‌ها و جناح‌های سیاسی منحصر نمی‌شد و همیشه چون پدری مهربان، برای همه به طور یکسان «بشیراً و نذیرا» بوده است.(باز هم اصلا معلوم نیست که به چه کسی دارن توضیه برادرانه میکنن!!)جان کلام را یادگارش حاج احمد آقا خمینی گفته بود که: «[امام] خمینی(ره) را نیازی به وصف ما نیست که همه وجودش «انقطاع الی الله» بود و در میدان عرفان عملی و مجاهده با نفس، دنیا و جاذبه های دنیایی را پیش از آنکه بشناسیمش، به اهلش وانهاده بود... آری دچار روزمرگی شدن و از ادامه راه در میان آن باز ایستادن، تحت تأثیر وسوسه خناسان قرار گرفتن، ناامید و مأیوس شدن، اهداف و آرمان‌ها و رنج‌هایی که برای تحقق آنها کشیده شده، فراموش کردن و از مسیر، منحرف گشتن و به گذشته‌های شوم بازگشتن، واقعیت تلخی است که احتمال وقوع آن به عنوان یک خطر جدّی، فراروی تمامی انقلاب‌ها و نهضت‌ها وجود داشته و دارد، چه رسد به آنکه نسبت به سختی‌های راه پیموده و بهای سنگینی که برای رسیدن به وضعیت موجود پرداخت شده است، ناآگاه و ناآشنا باشیم.»اینک 24 سال پس از آن واقعه عظیم، ماییم و آرمان‌هایی که آن بزرگوار برای ملت‌ها و امت‌ها ترسیم کرده بود.هرچند هر روز که از عمر زمینی‌مان می‌گذرد، خلاء وجودی آن پیر فرزانه را بیشتر حس می‌کنیم، اما وظیفه ماست که نگذاریم گذشت زمان و تلاش خزنده مخالفان آن عزیز، غبار فراموشی و انحراف(بشمارید کلمه انحراف رو در متن!!!)بر آیینه افکارش بنشاند. وظیفه ماست که نگذاریم یادگارانش را به گناهی نکرده و گفتاری که در محکمه‌ی بعضی‌ها، جرم آشکار است، مورد جفا قرار دهند(آدم خوبه به یکی بگه بیانیه بده و بعد توش این جملات رو راجع به آقای هاشمی بگه. خداییش بده آدم تو بیانیه خودش از خودش دلجویی کنه!) و با کلماتی بنوازند که تکرار گفتار بعضی‌های دیگر با حضرت فاطمه(س) در سالهای پس از رحلت پیامبر(ص) در مدینه است و شبیه رفتاری است که با پشت کردن به آیه صریحة: «قُل لاّ أَسأَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقَرْبَی» با دو سبط نازپروده پیامبر و ذریّه مقدسش شد، گرچه این جمله فقط تشبیه است و نه تساوی.(مخصوصا چقدر سخت بود مدتی که فائزه و مهدی در زندان بودند! ایکاش حرمت نگه می داشتند و فقط از امام مایه می کذاشتند و کار به صدیقه طاهره سلام الله علیها نمی کشید. بعضی وقتها برخی رفتارها چقدر وقیح و چندش آور و مشمئز کننده است)

سخنم با مردم و بیت شریف امام (جالب است که با دیگران سخنی ندارند و فقط همین دو طیف را مخاطب قرار داده اند)به عنوان کسی که سالها از انفاس قدسیه‌اش، سعادت کسب فیض داشت، این است که به نشر آثار آن زعیم عالی‌قدر و ثبت آنها در تاریخ بکوشید و در این راه ثابت قدم بمانید که اگر در این راه کوتاهی کنیم، دیوارهای فاصله جامعه با امام هر روز بلندتر و بلندتر می‌شود.(معنای این جمله این است که هم اکنون عده ای در حال کشیدن دیواری بین مردم و امام هستند!!!)

سالگرد رحلتشان که در اتفاقی اعجازگونه همزمان با سالگرد اولین قیام رسمی مردم در پانزدهم خرداد سال 42 شده، فرصت مغتنمی است تا یک بار دیگر گفتار و رفتارش را مرور کنیم تا نگذاریم اسرائیلیات(این رو هم خیلی خوب اومدن)، تفسیر و تأویل سخنانش برای انحراف از اهداف راستین مبارزه و انقلاب اسلامی باشند.

 اکبر هاشمی رفسنجانی

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام



 

طبقه بندی: هاشمی رفسنجانی انتخابات ریاست جمهوری

نظر بدهید

 
 
 

خنده دار ترین تیتر یک کاندیدای ریاست جمهوری+عکس شنبه 92 خرداد 18
 

سایت انتخاب وابسته به حسن روحانی در اقدامی جالب و طنز تیر زد عارف و حسن روحانی پیروز مناظره اقتصادی بودند در ادامه مطلب نظر سنجی نوشته است"پایگاه خبری انتخاب  در تازه ترین نظرسنجی خود از بینندگان خود پرسید که کدام کاندیدا در مناظره ی عصر جمعه، بهتر عمل کرد؟بنابراین گزارش، در این نظرسنجی که یک شبانه روز در صفحه نخست سایت بود و 40 هزار و 269 نفر در آن شرکت کردند ، محمدرضا عارف و حسن روحانی جمعاً 67 درصد آراء را کسب کردند"عارف معاون اول سید محمد خاتمی با کسب نزدیک به 41 درصد آراء رتبه نخست را در اختیار گرفت و پس از او، حسن روحانی با 26 درصد در رتبه دوم قرار گرفت.علت کسب رتبه بالا در نظر سنجی اقدام طنز آلود عارف و روحانی در پاسخ به سوالات بود گفتنی است عارف معاون اول دولت خاتمی یک معدن رها شده را مرکز گردشگری نامید و قول داد اگر رییس جمهور شود این مرکز را توریست پرور کند. خنده خنده نظر شما چیست مخاطب محترم؟



 

طبقه بندی: ریاست جمهوری حسن روحانی کاندیدا

نظر بدهید

 
 
 

درمیتینگ انتخاباتی حرمت شکنانه حسن روحانی :حذف تصویر رهبر انقلاب دوشنبه 92 خرداد 13
 

در میتینگ انتخاباتی حرمت شکنانه حسن روحانی با جوانان حامی وی در حسینیه جماران برگزار گردید. وب سایت حسن روحانی، گزارش تصویری از این میتینگ که دل عاشقان و دوستداران خمینی کبیر(ره) را به دل آورد، منتشر نمود. در یکی از عکس های این گزارش تصویری از حسینیه جماران، عکسی بسیار قابل تامل دیده می شود....

 

 


"عماریون" میتینگ انتخاباتی حرمت شکنانه حسن روحانی با جوانان حامی وی در حسینیه جماران برگزار گردید. وب سایت حسن روحانی، گزارش تصویری از این میتینگ که دل عاشقان و دوستداران خمینی کبیر(ره) را به دل آورد، منتشر نمود. در یکی از عکس های این گزارش تصویری از حسینیه جماران، عکسی بسیار قابل تامل دیده می شود، در این عکس تصویر آقای هاشمی رفسنجانی در کنار دو تصویر حضرت امام(ره) قرار دارد و تصویر مقام معظم رهبری نیز حذف شده است.



 

طبقه بندی: ریاست جمهوری ضد انقلاب حسن روحانی میتینگ انتخاباتی جماران

نظر

 
 
 

چرا آیت الله هاشمی اینقدر از آمریکا می ترسد؟ و می ترساند؟! شنبه 92 خرداد 11
 

آقای هاشمی در سال 67 نیز چنین روشی را بازی کرد و علی رغم آمادگی کشور و نیروهای نظام و بسیج کشور از اوضاع کشور سیاه نمایی نمود و به همراه موسوی و حسن.ر چنان اوضاع را بحرانی و سیاه جلوه داد که پذیرش قطع نامه 598 را به امام عزیزمان تحمیل کرد.

در مجلس سنای آمریکا در طرح تجزیه سیستان و بلوچستان و آذربایجان ایران وجود دارد! و بعد هم قرار است اسرائیل به ایران حمله کند و به او کمک نظامی کنند! منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود گویا از این پس فعال شوند! امید است که در شرایط موجود تصمیم جدی بگیرند و فرصتی دیگر به ما مردم داده شود و...!

به گزارش بولتن نیوز، مطالب فوق، سخنانی است که آیت الله هاشمی بعد از احراز نشدن صلاحیتش از سوی شورای نگهبان، در جمع ستادهایش ایراد کرد. اینکه ایشان، چنین فضای کشور را تیره و تار جلوه دهند و اعلام کنند که هر کسی بیاید نمی تواند کاری کند جز من! و خود را منجی مردم بداند و به آن دائم افتخار کند! شیوه و سنت همیشگی ایشان است. و در همه برهه های زمانی انقلاب به توهم یا به راستی از خود چنین چهره ای دوست دارند که نمایش داده شود.

فقط ایشان باید می گفتند اگر اوضاع اینقدر که مدعی هستند خراب است و هیچ امیدی وجود ندارد و عنقریب است که ایران کن فیکون شود، چگونه خودش می توانست آنرا برگرداند و ایران را گلستان کند؟! ترساندن مردم و مسئولان از این که قدرش را ندانستند و دیگر همه چیز خراب شده، شیوه نخ نما شده حضرت آیت الله می باشد که دیگر مردم باور نمی کنند.

همین شیوه بود که حضرت امام خمینی را به سر کشیدن جام زهر مجبور کرد و آن شیر علوی را مجبور کرد که از مردم و خانواده شهیدان عذرخواهی کند از شعارهای حماسی خود، آقای هاشمی در سال 67 نیز چنین روشی را بازی کرد و علی رغم آمادگی کشور و نیروهای نظام و بسیج کشور از اوضاع کشور سیاه نمایی نمود و به همراه موسوی و حسن.ر چنان اوضاع را بحرانی و سیاه جلوه داد که پذیرش قطع نامه 598 را به امام عزیزمان تحمیل کرد.

این در حالی بود که در تمام طول جنگ فقط 12 درصد از بودجه کشور در آن جنگ استفاده می شد و همین آقایان توجهی در خور به دفاع مقدس و تدارک آن صورت نمی گرفت. اسناد آن موجود و در کتب مختلف و حتی در خاطرات خود آیت الله به وفور یافت می شود.

اینکه دائم در ژانر منفی بافی و نقش کلام در کارتون آدم کوچوله ها گفته شود که من می دانستم و می دانم که شکست می خوریم! و پیروز نمی شویم! و همه از بین می رویم! قطعا برای ملت غیور ایران پذیرفتنی نیست چون اگر این نقش پذیرفتنی بود هرگز ملت انقلاب نمی کرد آقای هاشمی و هرگز در برابر متجاوزان نمی ایستاد و هرگز دم از استقلال طلبی نمی زد اگر به حرف شما بود همچنان باید از پول و وجوهات شرعی مردم میلیون ها تومان به سازمان جهنمی منافقین علی رغم مخالفت حضرت امام پول می دادید و توجهی به خیزش عمومی امام نمی کردید و فکر می کردید که با دست خالی نمی توان با رژیم شاه که وابسته به آمریکا و غرب بود مبارزه کرد و پیروز شد. اگر به حرف شما بود باید از همه حرف شنوی داشت حتی غارتگران و نوکران مرتجع شیوخ اطراف خلیج فارس اگر به حرف شما بود باید صدام هم نشست و برخاست می کردیم حتی اگر شهرهای ما را در اشغال داشته باشد و اگر به حرف شما بود باید قذافی مزدور کلیه تجهیزات هسته ای خودمان را بارکشی می کردیم و تحویل آمریکا می دادیم.

نه جناب آیت الله این راه و روش امام و رهبری و ملت غیور و ملت غیور ایران نیست، آمریکا و غرب آن زمان که در اوج قدرت و ابر قدرتی بودند هیچ غلطی نتوانستند بکنند چه رسد الان که تا خرخره در منجلاب و مشکلات اقتصادی غرقند و دست و پای بیهوده می زنند!

شما خیلی نگران نباشید این ملت سرافراز در 24 خرداد چنان حماسه ای برپا کنند که هم دشمنان را مبهوت هوش و ذکاوت و بصیرتشان خواهند کرد. فقط چند روز صبر کنید تا ببینید.



 

طبقه بندی: انتخابات ریاست جمهوری هاشمی رد صلاحیت آمریکا

نظر بدهید

 
 
 
» پایگاه جامع عاشورا
» ابزار و قالب وبلاگ
» دل نوشته های جنگ ودفاع مقدس
» زهر تلخ
» مقام معظم رهبری
» بانوی بی دفاع
» شهدای فردو
» باران
» به سمت خدا
» سرباز مهدی عج
» در انتظار گل نرگس
» عاشورا
 
کل بازدید : 132857
بازدید امروز :179
بازدید دیروز : 15
تعداد کل پست ها : 200
» پیام‌رسان
» نقشه سایت
» اوقات شرعی

  RSS 2.0  

 

مرجع قالبها و ابزارهای مذهبی

By Ashoora.ir & Blog Skin